یا سرور العارفین

حق تعالی منشاء و مبدا همه سرورها و لذت‌ها است. 

اوست که می خنداند و می گریاند، هو اضحک و ابکی... . 

اوست که منشاء اثر است، لا موثر فی الوجود الا الله... .

اوست که محرک و محول و مقلب است، یا مقلب القلوب... و یا محول الاحوال... .

دلها دست اوست، امیر قلبهاست و احدی غیر او قدرت ایجاد شوق و شور و شعف در دل کسی را ندارد.

نقش انسان‌ها، فقط و فقط واسطه گری است در رساندن شوق و بهجت از ذات مبتهج الله به قلب آدمها.

اوست که ادخال سرور در قلب ها را بعهده دارد و آنهایی که سفیران اویند پیامرسانانی در شبکه متراکم قلبها.

انگشت سفیران سرور، او را نشانه رفته است.

اگر سروری در قلبمان می جوشد، مبادا از اشاره ها غفلت کنیم، از سرچشمه وا مانیم و به قطراتی بسنده کنیم.

و اگر سفیری برای مسرور کردن کسی هستیم، مبادا انگشت اشاره را بسوی خود گیریم که این کار خیانت در امانت است و پایان ماموریت سفارت در سفارتخانه مهر.