در یکی از روزهای تحصیلی کاری برایم پیش آمد که باید زودتر از تعطیلی مدرسه، به منزل می رفتم.بعد از نماز جماعت ظهر و عصر خیلی سریع مدرسه را ترک کردم.

 فردا صبح که به مدرسه رفتم، پدر و مادری نگران، منتظر من بودند. بعد از سلام و احوالپرسی پرسیدند: پسرمان مشکلی دارد؟ گفتم: پسر شما از بهترین شاگردان مدرسه از نظر درسی، اخلاقی و نظم و انضباط است. مگر اتفاقی افتاده؟ 

پدرش گفت: دیروز بعد از نماز، پسرم به شما سلام کرد ولی جوابش را ندادید.او به فکر فرورفته و ناراحت است که چه کار اشتباهی کرده که جواب سلامش را نداده اید.

 من هرچه فکر کردم اصلا چنین صحنه ای به یادم نیامد، اما ساعت و مکان کاملا درست بود.از پدر و مادر بابت این دل نگرانی عذر خواهی کردم و از آن پس دقت کردم با توجه به مسئولیتم، توجهم به همه در همه جا و همه لحظات بیشتر شود.

🌹🌹🌹🌹🌹

راستی! اگر توجه ما همیشه و همه جا، به همه بود، آیا رنجاندنی در عالم رخ می داد؟ رنجیدن چه؟ اگر حواسمان به کسی که کاری، مشکلی، گرفتاری ای... دارد، باشد چه؟ آیا از عدم توجه او رنجیده می شویم؟

 بی انصافی است اگر خواهان توجه همگان در همه شرایط، به خویش باشیم، در حالی که می دانیم همه ما انسانیم و گرفتار نقص ها و مشغولیت ها ی گوناگون و ظرفیتی محدود. آنچه موجب رنجاندن دیگران می شود، کم توجهی ماست. و آنچه موجب رنجش آنها می شود، بی توجهی آنها...