یه روز یه نفر، دعام کرد: الهی! پیر شی.

پیر شدم،

دیگه رنگها رو ندیدم،

مزه ها رو نفهمیدم،

صدا ها رو نشنیدم،

حرفم نیومد.

از اون روز به بعد؛ 

ستاره ها رو بجای آدمها دیدم،

آسمان و بجای کتابها خوندم،

بیرنگی رو بجای رنگها انتخاب کردم،

سکوت رو زمزمه کردم،

طعم شیرین خلوت رو چشیدم.

یه روز یه نفر، با دعاش دنیام و عوض کرد.

ممنون از اون یه نفر.

یه نفری که همه هست، 

دعاش هم مستجابه.

روزی همه تون از این یه روز یه نفرا