هر روز برای خودم تولد می گیرم،
هر روز به دنیا می آیم،
هر روز می روم،
هر روز می میرم،
هر روز به مرگی شیرین نزدیک می شوم،
هر روز چشمانم را از دیروز می بندم و به فردا ها می اندیشم،
هر روز نگاهم، صدایم، حرکاتم، ضربان قلبم، پلک زدنهایم، اشکهایم، لبخندهایم، رفتم، آمدم، احساسم، خیالم و اطوارم با روز قبل فرق دارد،
بزرگتر می شوم.
برای خودم هر روز تولد می گیرم؛
با شمعی از جنس نور و ریسه ای از مرواریدهای اشک سراپرده دلم را چراغانی می کنم، قلبم را در زرورق احساسم می پیچم، با روبانی از خاطره ای قشنگ تزئین می کنم و با عشق به خودم هدیه می دهم.
هر روز هدیه ام زیباتر و بزرگتر از دیروز است، قلبم را می گویم.
دیدگاه خود را بنویسید