بسم الله الرحمن الرحیم

حب الوطن من الایمان
وطن کجاست؟
جایی است که تن ما در آن سکونت دارد یا دل ما قرار دارد؟
قطعا اگر مرزهای جغرافیایی تعیین شده از سوی دولتها را وطن انگاریم، به خطا رفته ایم.
چه بسا افرادی که بخاطر جبر اجتماعی و خانواده و شغل و... در جایی سکونت دارند، اما نه تنها هیچ تعلق خاطری به آنجا نداشته بلکه؛ احساس محبوس شدن هم دارند.
پس
وطن؛ جایی است که دل ما آنجا قرار دارد نه تن ما سکونت.
خواه مسجد باشد، خواه میخانه.
خواه ایران باشد، خواه آمریکا.
خواه حرم باشد، خواه ... .
وقتی سردار دلها گفت: جمهوری اسلامی حرم است و امروز قرارگاه حسین بن علی علیه السلام، ایران است
خط بطلانی کشیده شد بر همه مرزهای جغرافیایی تعیین شده از سوی دولتهایی که با زور شمشیر سرزمین یکدیگر را غصب کرده اند و از آنِ خود دانسته‌اند.
پس هم وطن نیز کسی است که ساز  دلش با ساز دل من کوک است، با آن می طپد و با آن آرام می گیرد، هرچند از لحاظ رنگ و نژاد و زبان متفاوت باشد.
عشق به وطن، نشانه ایمان است.
بهای دل آدمها آنقدر زیاد است که برای هرجا بطپد و با هرچه آرام گیرد، وطنش محسوب می شود.
جایی که با آن احساس ایمنی می کند،
درست مثل حرم،
مثل ایران ... .